با شکست خوردن نیلفگارد در نبرد سادن و به هم پیوستن گرالت و سیری میتوان گفت پروندهٔ داستانهای کوتاه بسته شد و در فصل دوم وارد رمان خون الفها خواهیم شد، رمانی که تمرکزش بر روی رابطهٔ شخصیتها و سیاست در کانتیننت است.
کر مورهن
پس از پایان داستان چیزی بیشتر و پیدا کردن سیری، گرالت و او با یکدیگر به سمت کر مورهن حرکت میکنند، قلعهٔ مکتب گرگ که انتظار میرود در آن با وزمیر، اِسکل، لمبرت و شاید کوئن آشنا شویم. در کر مورهن تمرکز بر روی سه شخصیت خواهد بود، وزمیر، گرالت و سیری. رابطهٔ وزمیر و گرالت در این فصل اهمیت زیادی خواهد داشت که در فصل اول نیز زمینهسازیهایی برای آن انجام شد، اما مهمترین شخصیت سیری خواهد بود، کر مورهن جایی است که رابطهٔ قدرتمند میان گرالت و سیری شکل میگیرد و او زیر نظر ویچرها آموزش میبیند. کر مورهن در داستان سیری نقش بسیار مهمی دارد، در این قلعه سیری از لحاظ زیادی پیشرفت میکند و آمادهٔ آغاز ماجراجوییهای آیندهاش میشود.
انتظار میرود تریس را نیز در کر مورهن ببینیم، او زمستان به قلعه میرود و نقش نسبتا مهمی در رابطهٔ گرالت و سیری دارد. رابطهٔ او و سیری نیز همینجا شکل میگیرد و باعث میشود تا سیری او را مانند خواهر بزرگترش بداند.
جادوگران
فصل اول ویچر با دو سوال آغاز و به اتمام رسید، سوال اول «ینفر کیست؟» و سوال دوم «ینفر کجاست؟» در پایان فصل اول ینفر آشوب درونش را کاملا آزاد کرد و همانطور که میدانیم چنین کاری عواقب سنگینی دارد، برای پیدا کردن جواب اینکه ینفر کجا رفت و چه بلایی بر سر او آمده باید تا انتشار فصل دوم صبر کنیم.
جادو نقش بسیار مهمی در رمانهای ویچر دارد و انتظار میرود تمامی جادوگرانی را که در فصل اول دیدیم در فصل دوم نیز ببینیم، همچنین انتظار میرود در فصل دوم فرانچسکا فایندبر نیز به آنها اضافه شود، جادوگری که به عنوان یکی از زیباترین زنان کانتیننت شناخته میشود، او جادوگری قدرتمند است که در رمانها نقش نسبتا مهمی دارد. پس از فرانچسکا باید انتظار دیدن فیلیپا ایلهارت را نیز داشته باشیم، جادوگری مهم و قدرتمند دیگری که حضورش در فصل دوم تایید شده است.
سیاست
همانطور که بالاتر گفتیم در رمان خون الفها سیاست نیز نقش پررنگتری دارد به خصوص سیاست در پادشاهیهای شمال، به همین دلیل انتظار میرود شخصیت محبوب دیگری را نیز در فصل دوم ببینیم، سیگسموند دیکسترا، او ادعا میکند که همهچیز را در مورد همه میداند، حداقل کسانی که اهمیت دارند. او همچنین رابطهٔ جالبی با فیلیپا ایلهارت دارد، آنها با یکدیگر به پادشاه ویزیمیر از ردینیا خدمت میکنند و جز قدرتمندترین زوجهای دنیای سیاست کانتیننت هستند. در فصل دوم همچنین انتظار میرود شاهد بازگشت پادشاه فولتست از تمریا باشیم و در کنار او پادشاه هنسلت از کِیدوِن، پادشاه دماوند از ادیرن و ملکه میو از لیریا و ریویا را نیز ببینیم.
برخواستن غیرانسانها
قدرت در کانتیننت در دست انسانها است، اما همیشه اینگونه نبوده و قبل از آنها الفها حاکم کانتیننت بودند و در کنار آنها دورف و نومها. زمانی که انسانها سر رسیدند سرزمینهای دیگر نژادها را تصرف کردند و باعث فرار اکثر آنها به جنگلها و کوهستانها شدند، آنهایی که تصمیم گرفتند در میان انسانها زندگی کنند نیز معمولا مورد تبعیض قرار میگیرند و به آنها اهمیتی داده نمیشود. به دلایل بالا غیرانسانها از انسانها متنفرند و برخی از آنها با یکدیگر متحد شده و گروه اسکویاتل را تشکیل میدهند، گروهی که برخی از اعضای مهم آن را در فصل اول و به خصوص در قسمت دوم دیدیم.
دیو و دلبر
در فصل دوم شاهد یکی از داستانهای کوتاه محبوب مجموعهٔ ویچر که ذرهای حقیقت نام دارد و در مورد مردی نفرین شده به نام نیولن است خواهیم بود.
معبد ملیتل
یکی از مکانهای مهم دیگر در رمان خون الفها که طرفداران دوست دارند آن را ببینند معبد ملیتل است. در کتاب آخرین آرزو گرالت پس از مبارزه با استریگا به ملیتل میرود تا زخمهایش بهبود پیدا کنند و آنجاست که با شخصیتهایی مانند ننکه و آیولا آشنا میشویم، اما این داستان به کل از فصل اول حذف شد. در رمان خون الفها معبد ملیتل جایی است که ینفر و سیری با یکدیگر آشنا میشوند و وقت میگذرانند، باید دید در سریال نیز همین اتفاق میافتد یا خیر مخصوصا پس از سرنوشت نامشخصی که ینفر پس از پایان فصل اول دارد.
1 دیدگاه
پری
من خیلی از فصل دوم خوشم اومد و کتابارو هم دارم میخونم