پس از سالها انتظار بالاخره فصل اول سریال ویچر به تازگی توسط نتفلیکس منتشر شد، فصلی که بینندگان واکنشهای متفاوت بسیاری نسبت به آن دارند، در این مقاله سعی کردیم با نگاهی بیطرفانه به بررسی این فصل بپردازیم.
بزرگترین مشکل سریال ویچر در فصل اول نه داستانش است، نه جلوههای ویژه یا چیزهای دیگر، بزرگترین مشکل ویچر انتظارات بسیار زیاد و متفاوت بینندگان از آن است. از خود طرفداران مجموعهٔ ویچر گرفته که سه دسته هستند (کتابها، بازیها و سریال) و هر کدام نکات مثبت و منفی متفاوتی در سریال میبینند تا بینندگانی که به دنبال بازی تاجوتخت دیگری هستند و درک درستی از ویچر ندارند. از طرفی دیگر اما بینندگان عادی که چندان با ویچر آشنا نیستند و بدون داشتن انتظار خاصی شروع به تماشای سریال میکنند از آن لذت زیادی میبرند و آمار به خوبی نشان میدهد که نظر اکثر آنها نسبت به سریال ویچر مثبت است.
داستان
نتفلیکس میخواهد تمامی بینندگان از دستههای مختلف که بالا به آنها اشاره شد از دیدن ویچر لذت ببرند، به همین دلیل داستان سریال بهگونهای نوشته شده تا تمامی بینندگان را راضی نگه دارد اما متاسفانه چندان در این زمینه موفق نیست.
هشت ساعت برای اقتباس کردن دو کتاب ویچر زمان بسیار کمی است، اما در نیمی از این هشت ساعت نیز تمرکز نویسندگان سریال به جای اینکه بر روی داستانهای کوتاه باشد بر روی چیزهای دیگر و جدید است. در حالت عادی این کار نویسندگان و توجه آنها به داستان خود سریال ایرادی ندارد، اما این موضوع در فصل اول سریال ویچر به یک مشکل تبدیل شده و به داستان کلی فصل ضربه زده است.
به عنوان مثال داستان کوتاه شرارت کمتر که اهمیت بسیار زیادی در این فصل دارد، زمان کمی برای نشان دادن و تاثیرگذاری خودش دارد. داستان کوتاه لبهٔ جهان نیز در قسمت دوم دقیقا همین مشکل را دارد و بسیار ناقص اقتباس شده است به شکلی که اکثر طرفداران ترجیح میدادند این داستان کوتاه به کل در سریال اقتباس نشود. نویسندگان میتوانستند با حذف کردن لبهٔ جهان و اضافه کردن زمانش به شرارت کمتر به جای دو اقتباس معمولی یک اقتباس خیلی خوب بنویسند و راهی دیگر برای معرفی شخصیت یسکیر پیدا کنند. کم بودن زمان کار نویسندگان را دشوار کرده اما آنها نیز هیچ کمکی به خودشان نکردهاند و همین باعث بالا رفتن بیش از حد سرعت روایت داستان شده است.
اما داستان فصل اول نکات مثبتی نیز دارد و نویسندگان در برخی زمینهها مانند متصل کردن داستانهای کوتاه به یکدیگر بسیار خوب کار کردهاند. طرفداران مجموعه کتابهای ویچر از ابتدا میدانستند که نویسندگان برای نوشتن داستان فصل اول و متصل کردن داستانهای کوتاه به یکدیگر وظیفهٔ بسیار سختی دارند، اما آنها احتمالا به بهترین شکل ممکن و با حرکتی شجاعانه که نمونهاش را در کمتر فیلم و سریالی دیدهایم این کار را انجام دادند. خط زمانی متفاوت قسمتها و برخی سکانسها ابدا یکی از ایرادات داستان فصل اول نیست و اتفاقا یکی از نکاتی است که کمک زیادی به جذاب کردن داستان کرده و ارزش تکرار و دیدن دوبارهٔ فصل اول را افزایش داده است. حرکت شجاعانهٔ دیگر نویسندگان نیز این بوده که در این زمینه به هیچ عنوان بیننده را راهنمایی نمیکنند و انتظار دارند تا خود او با پیشروی در داستان و تمام کردن فصل اول به این موضوع فکر کرده و تکههای پازل را در کنار یکدیگر قرار دهد.
فیلمبرداری و جلوههای ویژه
به دلیل حضور کارگردان، فیلمبردار و تیمهای جلوه ویژه سرشناسی که در تیم تولید سریال ویچر حضور داشتند، انتظارات از ویچر در این زمینه نسبتا بالا بود، اما آنها نیز عملکرد چندان خوبی ندارند و در حد انتظارات ظاهر نشدهاند.
در میان کارگردانها تنها الکس گارسیا لوپز و مارک جابست که قسمتهای 3، 4، 7 و 8 را کارگردانی کردهاند نمرهٔ قبولی میگیرند و عملکرد خوبی داشتهاند. در دیگر قسمتها شاهد مشکلاتی هستیم به خصوص در زمینهٔ فیلمبرداری و تدوین که چندان بزرگ نیستند اما وجود چنین مشکلاتی حتی به صورت جزئی در سریالی مانند ویچر که هدفش تبدیل شدن به محبوبترین سریال دنیاست قابل قبول نیست.
تیم جلوههای ویژه اما بدترین عملکرد را در این بخش دارند و در طول سریال کاملا سینوسی کار کردهاند. جلوههای ویژه در سریال ویچر نقش بسیار مهمی دارد و عملکرد نسبتا ضعیف آنها متاسفانه ضربهٔ بدی به سریال زده است. از وجود مشکلات جزئی در سکانسهای بزرگ و پیچیده میتوان چشمپوشی کرد، اما از تار بودن برگ درختان در یک سکانس ساده نمیتوان چشمپوشی کرد و نتفلیکس باید حتما در فصلهای آینده این مشکل را برطرف کند.
بازیگران
یکی از نقاط قوت و امیدوارکنندهٔ سریال ویچر بازیگران آن هستند که اکثر آنها عملکرد بسیار خوبی دارند، به خصوص بازیگران سه نقش اصلی.
هنری کویل به عنوان گرالت عملکردی فوقالعاده و بینقص دارد، او کاملا به گرالت زندگی بخشیده است به حدی که آندژی ساپکوفسکی پس از تماشای سریال او را تحسین و عنوان کرد گرالت همیشه با چهرهٔ هنری شناخته خواهد شد.
آنیا چالوترا به عنوان ینفر نیز نشان داد که تعریفهای سازندگان و دیگر بازیگران سریال از او بیدلیل نبوده، او نیز عملکرد بسیار خوبی داشته و ینفر را تبدیل به یکی از شخصیتهای محبوب بینندگان سریال ویچر کرده است.
در آخر نیز فریا الن به عنوان سیری، عملکرد او هنوز در سطح هنری و آنیا نیست اما در سکانسهایی شاهد استعداد بالای او بودیم، استعدادی که میتواند در آینده و با آغاز ماجراجوییهای سیری در سریال شکوفا شود.
از عملکرد غافلگیرکننده و بسیار خوب جوئی بتی در نقش یسکیر نیز نمیتوان به سادگی گذشت.
موسیقی
یکی از نقاط قوت دیگر سریال ویچر موسیقیهای آن هستند، سونیا بلوسووا و جیونا استینلی عملکرد بسیار خوبی داشتهاند و قطعههایی را خلق کردند که برای همیشه در ذهن بینندگان سریال ویچر باقی خواهند ماند. همکاری آنها با جوئی بتی نیز موفقیتآمیز بوده و منجر به خلق شدن قطعههایی زیبا مانند «سکهای برای ویچرت بنداز» شده که واکنش بینندگان نسبت به آن بسیار خوب بوده است.
کلام آخر
فصل اول سریال ویچر شاید نتواند برخی از طرفداران این مجموعه که انتظارات بسیار بالایی از آن دارند را راضی کند، اما بدون شک سریالی است که ارزش دیدن دارد و تماشای آن به همه به خصوص طرفداران ژانر فانتزی پیشنهاد میشود. نتفلیکس با ورود بزرگش به ژانر فانتزی توانسته سریالی زیبا و خاص خلق کند که مانندش را تا به امروز در تلویزیون ندیده بودیم، سریالی که بینقص نیست اما در ابتدای راه خودش قرار دارد و در صورت رفع شدن مشکلاتش میتوان آیندهٔ بسیار خوبی برایش متصور شد.
10 دیدگاه
پری
الان که فصل اولو ریچواچ میکنم خیلی بیشتر از دفعه اولی که دیدمش ازش خوشم اومد
:))
haniمشارکتکننده
سلام یک سوال تو سایتی خوندم ویچر۷۹میلیون بیننده داشته ولی اپیزود اخر گیم اف ترونز فقط۴۴ بیننده داشته درسته؟
Danial MKمدیر کل
در مورد گیمافترونز اطلاعی ندارم، اما فصل اول سریال ویچر تنها در ماه اول انتشار 80 میلیون بیننده داشته.
nilمشارکتکننده
واسه منی که اولین باره اسم ویچرو شنیدم و سریالشو میبینم فوق العادس
البته وقتی اومدم کارکترا بازیو دیدم پیش خودم گفتم کاش تو انتخاب بازیگرای زن یکم متفاوت تر عمل میکردن جذابتر میشد
سیری و تریس خیلی دور از واقعیته
Hosseinمشارکتکننده
و حالا نقد خود سریال و در جواب دوستان در مورد CGI و جلوه های ویژه و هیولاها…
Hosseinمشارکتکننده
تا جایی ک من اطلاع دارم فصل اول سریال ویچر 80 میلیون دلار بودجه داشته… هر اپیزود 10 میلیون ک بیشتر فصل اول خیلی سریال های بزرگ دیگه س… با توجه ب بودجه ای ک دارن روی جلوه ها و هیولاها سرمایه گذاری میکنن… مثلا اوپنینگ سین سریال ک مبارزه با کی کیمورا بود یه معرفی جالب واسه سریال بود و شناخت گرالت و مبارزه ی کوتاهی بود اگه قرار بود هزینه ی سنگین واسش بذارن توی قسمت ای بعدی ب مشکل بر میخوردن شاید ک بازم CGI بدی نداشت و واقعا خوب بود (اکشن سین های سریال ام واقعا فوق العاده بود-اون صحنه ی استفاده از Aard ام واقعا دوست داشتم)… جامپ های زمانی سریال ام واسه معرفی کردن بک استوری ینفر و سیری بود + ربط دادن داستان های کوتاه بهم دیگه ک کار اسونی نیست اما لورن خیلی خوب از پسش بر اومد… بازیگرای سریال ام ک خب در مورد هنری نمیشه حرفی زد عالی بود عاااالی… شخصا قبل از سریال نگران انیا و بازیگر تریس بودم اما بعد از اینکه سریال و دیدم نگرانی ای در مورد اسکرین تایم بالای شخصیت ینفر نداشتم چون انیا واقعا خوب نقششو بازی کرد و میشه بهش عادت کرد ب عنوان ینفرمون توی فصل های اینده… فریا الن هم خوب بازی میکرد و حس سیری رو ب من منتقل کرد و اینده ب عنوان سیری ویچر و بالغ ک تصورش میکنم ب نظرم خیلی قراره جالب باشه… شخصا با cast تریس موافق نیستم… بازیگری انا خوبه ولی واسه من حس تریس نداشت متاسفانه و اسکرین تایم خیلی پایینی هم داشت… شاید ب تریس ام عادت کنیم توی فصل ای بعدی
Hosseinمشارکتکننده
سلام… اول از همه یه تشکر کنم از همه تون واسه گسترش دادن دنیای مورد علاقه ی همه مون توی ایران.
من با دوست عزیزمون دانیال هم تو تلگرام صحبت کردم… سریال نکته های مثبت خیلی زیادی داره اما نقد ای منفی خیلی زیادی هم داره ک با هدف قبلی ان یه سری شون… یه مثال اینکه الان توی دوره ای هستیم ک هالیوود و سرویس های استریم و شبکه های بزرگ اکثرا نویسنده ها و کارگردان هایی رو دارن ک مشکلات سیاسی و غیره ی دنیا رو توی هر فیلم یا سریالی به زور جا میدن و ب قول خودشون فرهنگ woke رو دارن درست میکنن… مثلا دقت کرده باشین حتما باید یه سیاه پوست توی تموم فیلما باشه رنگین پوستا باید باشن حمایت از فمینیسم و LGBT حتما باید باشه ک خب خیلی از ماها مخالف این ها نیستیم اما تا وقتی ک ضربه نزنه ب داستان یا پایه و اساس یه فرنچایز بزرگ چون بعضی جاها عقل و منطق رو قربانی میکنن واسه راضی کردن سیاست مسخره ای که PC Culture توی دنیا راه انداخته ک خودش پایه و اساسی نداره… نمونه ش سریال بت ومن یا واچ من که جز یه شوخی بد چیزی نبودن با طرفدارای این مجموعه ها و حتی کسایی ک واسه اولین بار میخوان تماشا کنن این سریال ها رو… سریال ویچر یه سری تغییرات کوچیک توی نژادها و غیره انجام داد اما فقط واسه ب روز کردن داستان و با هماهنگی ساپکوفسکی انجام شد ک نویسنده ی سری کتاب های ویچره…
ساده بخوام بگم یکی از بزرگترین نکات مثبت سریال ویچر اینه ک دستی توش برده نشده توسط woke culture یا تاثییر زیادی از pc culture نگرفته که واقعا خوبه چون خیلی کم پیش میاد سریالی ب این بزرگی رو نابود نکنن با عقاید شخصی خودشون توی هالیوود… نمونه ش توی سریال گیم اف ترونز هم بود متاسفانه… خیلی از نقد ای منفی ویچر ب همین دلیله چون حمایت از LGBT توش نبوده یا تفکرات فمینیسمی نداشته باهاش لج کردن… خیلی راحت میشه اینو فهمید وقتی ک سریال batwomen متای 79 میگیره اما سریال ویچر متای 53 میگیره در حالی ک یوزر متای ویچر بالای 80 میشه اما یوزر متای بت ومن 12 میشه… معذرت خیلی طولانی شد
yasinkaramiمشارکتکننده
چیزای جالبی نوشتید، زیبا بود. ممنون
Mohammadمشارکتکننده
من یک از اون کسایی هستم که با بازی و کتاب هاش اشنا نبودم ولی از موقعی که تریلرش اومد لحظه شماری میکردم براش ،سریال پتانسیل خیلی زیادی داره ،اینکه تایم لاین ها متفاوت بودو دوست نداشتم یه پیچیدگی الکی بود مثلا میخواستن تماشگرا رو به فکر ببرن ولی بیشتر از هیجانش کم کردن سریال گات هم از فصل سه عالی شد که فصل اخر خراب شد در کل سریال خوبی بود ولی هیجانی نبود ،مثلا هیولا هارو خیلی ضعیفش کردن نبردا کاملا یه طرفه بود
kingمشارکتکننده
سلام
با قسمت “بازیگران” موافق نیستم، ینیفر و سیری و مخصوصا تریس اصلا خوب نیست، همه زنهای ویچر یه حالت اغواگری دارن که هیچ کدوم ازین بازیگرا نتونستن اون رو در بیارن، در مقابل اینها هستیا هست که انگار واقعا از دنیای ویچر اومده و مثل بقیه بازیگرای زن وصله ناجور به سریال نیست، حالا شباهت رو هم در نظر نمگیریم مخصوصا تریس… ولی گرالت و بقیه بازیگرا واقعا عالی هستن…
در مورد سرعت روایت هم… به نظرم سرعت بالای روایت باعث میشه ادم حوصلش سر نره ولیی ممکنه کسیی که اشنایی نداشته باشه یه مقدار سر در گم بشه مخصوصا بدون اینکه بگه خط زمانی رو عوض میکنه…