اردین برک گلس که توسط اسبهای تکشاخ با نام قرقی نیز شناخته میشد یک الف و فرماندهٔ سوارهنظامی از الفها به نام وایلد هانت بود، او بیشتر به عنوان پادشاه وایلد هانت شناخته میشد. اردین در دنیای خود یک ژنرال عالیرتبه بود، تا اینکه پادشاهشان را کُشت و جانشین او شد.
این صفحه ممکن است حاوی اسپویل از کتابها یا اقتباسهای آنها باشد!
نام مستعار | قرقی |
وضعیت | مُرده (در بازیها، توسط گرالت) |
رنگ مو | مشکی |
رنگ چشم | سبز (کتابها) آبی کمرنگ (بازیها) |
نژاد | الف (ان ال) |
جنسیت | مذکر |
ملیت | تیر نا لیا |
مقام | پادشاه وایلد هانت |
وابسته به | وایلد هانت |
تواناییها | ماهر در مبارزه با شمشیر ماهر در سوارکاری تلهپورت جادو |
زندگینامه
اردین یک جنگجوی قوی بود و در جادو نیز مهارت داشت، غیر از این اطلاعات زیادی در مورد دوران جوانی او وجود ندارد.
زمانی که پادشاه اوبرون میورستاخ، فرمانروای الفهای ان ال، سواران سرخ را ایجاد کرد، اردین را به عنوان رهبر و ژنرال آنها منصوب کرد. اردین که در آن زمان میتوانست به دروازهٔ جهانها دسترسی داشته باشد و به میل خود به جهانهای مختلف سفر کند، از دروازه استفاده کرد و سواران سرخ را در حمله به دنیاهای مختلف رهبری کرد. هدف اصلی آنها یافتن و تامین تعداد کافی بردهٔ انساننما (ترجیحا انسان) بود تا به الفها خدمت کنند. با گذشت زمان، این کار اردین و افرادش را بدنام و ترسناک نشان داد. با این حال، آنها شروع به استفاده از جادو کردند تا خود را حتی ترسناکتر نشان دهند، مانند زرههای اسکلتی و تغییر صداهایشان.
با گذشت زمان، آنها سرانجام دنیای جدید ان سید را کشف کردند که توسط انسانها کنترل میشد. از آنجایی که الفهای ان ال تنفر خاصی نسبت به این نژاد داشتند و اغلب از آنها به عنوان برده استفاده میکردند، تصرف جهان ان سید هدف اصلی آنها شد. اردین معمولا حملاتی را به این جهان رهبری میکرد و افراد زیادی را میدزدید. مردم نیز که از سواران ترسیده بودند، نام جدیدی به آنها دادند: وایلد هانت (شکارچیان وحشی). اردین همیشه افرادش را شخصا رهبری میکرد، در تمامی نبردها حضور داشت و به عنوان جلوترین سوارکار، بیشترین ترس را بین مردم ایجاد میکرد، به همین دلیل او را پادشاه وایلد هانت میدانستند.
زمانی که پیوند کرهها اتفاق افتاد، ان ال کنترل دروازهٔ ابدی و توانایی سفر بین دنیاها را از دست داد که باعث شد همهٔ الفها در دنیای خود بدون توانایی گرفتن بردههای بیشتر زندانی شوند. بنابراین آنها شروع به مطالعه در زمینهٔ جادوی سفر به دنیاهای مختلف کردند، اما فقط تا حدودی در خلق ناوبرها موفق شدند (جادوگرانی که به صورت تخصصی برای باز کردن پورتالها به دنیاهای مختلف آموزش میدیدند)، زیرا آنها فقط میتوانستند گروه کوچکی از سواران را منتقل کنند. به همین دلیل سواران از فرمهای طیفی به جای فیزیکی استفاده کرده و به عنوان سوارانی شبح مانند در آسمان سفر میکردند.
حوالی سال 1267، وایلد هانت متوجه وجود فردی بسیار قدرتمند و خاص شد که دارای خون ارشد بود (سیری). و از آنجایی که خون ارشد برای بازیابی دسترسی به دروازهٔ جهانها بسیار مهم بود، اردین تصمیم گرفت او را دستگیر کند. زیرا میخواست حملات خود به دنیاهای دیگر را از سر بگیرد. وایلد هانت ابتدا سعی کرد او را در نزدیکی شهر گورس ولن بگیرد، اما شکست خوردند و جستوجوی اردین برای پیدا کردن سیری بینتیجه ماند. با این حال، اردین به لطف همکار خود اولاخ، سیری را به دنیای ان ال کشاند و او را به قصری در تیر نا لیا برد. سپس دو الف به او اولتیماتوم دادند: یا با پادشاهشان بخوابد و فرزندی به دنیا آورد تا خون ارشد دوباره به الفها برگردانده شود و آنها دوباره به دروازه دسترسی پیدا کنند، یا اینکه هرگز نمیگذاشتند او قصر را ترک کند.
سیری در نهایت موافقت و تلاش کرد تا خواستهٔ آنها را برآورده کند، اما اوبرون بسیار پیر بود، انسانها را تحقیر میکرد و آنها را چیزی فقط کمی بیشتر از حیوانات میدانست. سپس اردین به پادشاه خود یک داروی تقویت قوای جنسی داد. اما این دارو باعث مسمومیت بیش از حد و مرگ او شد. البته اینکه آیا هدف اصلی اردین هم همین بوده یا خیر مشخص نیست. اما تبدیل شدن به پادشاه ان ال به او کمک زیادی کرد تا در مسیر رسیدن به جاهطلبیهایش قدم بردارد.
با مرگ پادشاه، هرج و مرج در قصر گسترش یافت و سیری با کمک تکشاخها، نه تنها از قصر، بلکه از دنیای ان ال به کلی فرار کرد. اردین همراه با وایلد هانت او را تعقیب کرد، اما سیری موفق شد فرار کند و اردین دست خالی به قصر بازگشت.
اردین پس از بازگشتش خود را به عنوان پادشاه جدید معرفی کرد، زیرا مطمئن بود که هیچکس از نقش او در مرگ پادشاه اوبرون اطلاعی ندارد. تنها اولاخ به اردین مشکوک بود که او هم هیچ مدرکی نداشت، بنابراین قصر را ترک کرد و به دنبال سیری رفت.
در همین حال، اردین قدرت خود را تثبیت و تغییراتی ایجاد کرد، زیرا هیچ علاقهای به حکومت کردن نداشت، او گیلز را به عنوان نایبالسلطنه منصوب کرد و خودش وایلد هانت را رهبری میکرد. او همچنین دو الف را به عنوان قابل اعتمادترین ژنرالهای خود انتخاب کرد، کارانتیر به عنوان ناوبر ارشد و امریث به عنوان فرماندهٔ سواران.
اردین همچنین سیری را زمانی که در یک میخانهٔ فرانسوی استراحت میکرد گیر انداخت و به او گفت که در اسپایرل منتظر او خواهد ماند (مکانی که به گفتهٔ او سیری سرانجام پس از ماجراجوییهای طولانیاش میان فضا و زمان وارد آن خواهد شد).
3 دیدگاه
مریم
اردین توی کتابه یا گیم؟
Saraمشارکتکننده
سلام. هر دو
علی
اردین خیلی واسم شخصیت جالبیه