هر آنکه میخواهد در وادی تاریکی قدم بگذارد، میبایست فانوسی با خود بردارد. زیرا کسی که مچ پای خود را در تاریکی میپیچاند راه دوری نخواهد رفت.
کتاب خوب؛ یا، تعالیم پیامبر لبیودا. جهان ویچر
این صفحه ممکن است حاوی اسپویل از کتابها یا اقتباسهای آنها باشد!
نام مستعار | لبیودوس |
وضعیت | مُرده (خورده شده توسط یک اژدها) |
نژاد | انسان |
جنسیت | مذکر |
مقام | پیامبر پادشاه جهان (به گفتهٔ اهالی توسان) قدیس |
حرفه | مبشر |
پرستش شده توسط | مردمان شمال |
محبوب میان | چوپانها بازرگانان دورفهای جذب شده |
مراکز فرقه | بن آرد ناویگراد توسان کوویر |
زندگینامه
لبیودا کسی بود که دیدگاهها و تماثیل او در بخش خردِ، کتاب خوب آمده است. او به خاطر نیکی، خرد و روشهای صلح جویانهاش به فردی افسانهای تبدیل شد.
با معروف شدن او، فرقهای در اطرافش شکل گرفت. افراد بیشتر و بیشتری شروع به پیروی از او و آموزههایش کردند و برخی از آنها شاگردان او شدند، همانند سنت پلگموند که سخنان استادش را به توسان آورد. گفته میشود لبیودا در حال انجام معجزه دیده شده. در مدت کوتاهی سخان و اعمال او باعث تغییر تمام دوکنشین و همچنین دوشس کاروبرِتا شد، که دستور ساخت معبدی در بوکلر و بنای یادبودی از پیامبر لبیودا در ساحل غربی سانسرتور را داد. لبیودا خود نیز یک بار برای شنیدن دعای مؤمنان به توسان رفت. خرد و دانایی او حتی به لبههای کانتیننت، کوویر و پوویس هم رسیده بود، همسر پادشاه استراد تایسن، زلیخا، کسی بود که بیشتر عمر خود را طبق گفتهها و تعالیم پیامبر لبیودا سپری کرد.
او درگذشت و توسط یک اژدها خورده شد، زمانی که سعی داشت از آزار و اذیت روستاییان در کیدون، در نزدیکی بن آرد جلوگیری کند. بقیای لبیودا که از مدفوع جانور به دست آمده بود، توسط شاگردانش جمعآوری شد و در تابوتدان معبد بزرگ ناویگراد نگهداری شد.
او نه تنها توسط انسانها بلکه توسط چندین دورف که جذب او و سخنانش شده بودند نیز مورد احترام است. حتی فرقهٔ آتش ابدی هم برخی از تمثیلهای او را دنبال میکند.
ماجرای چگونگی بازیابی استخوانهای پیامبر لبیودا بسیار جالبه، به خصوص وقتی در نظر بگیریم که در برخی از جشنها و مراسمات اونها رو از تابوت بیرون میارن و به پیروانش افتخار بوسیدنشون رو میدن. فعلا از بازگو کردن دوبارهٔ داستان خودداری میکنم، چون داستانهای سرگین، حتی سرگین اژدها برای مکالمه هنگام غذا مناسب نیست.
آداریو باخ، فصل طوفانها