ذرهای حقیقت (انگلیسی: A Grain of Truth) نام اولین قسمت از فصل دوم سریال ویچر است؛ اقتباسی از داستان کوتاه ذرهای حقیقت.
این صفحه ممکن است حاوی اسپویل از کتابها یا اقتباسهای آنها باشد!
کارگردان | استفن سورجیک |
نویسنده | دکلن د برا |
تاریخ انتشار | 26 آذر 1400 |
مدت زمان | 63 دقیقه |
قسمت قبل | خیلی بیشتر |
قسمت بعد | کر مورهن |
خلاصه
پس از پیروزی پادشاهیهای شمال در سادن، گرالت و سیری در میدان نبرد با تسایا روبهرو میشوند که به آنها در مورد فداکاری ینفر و مرگش میگوید. گرالت تصمیم میگیرد سیری را به قلعهٔ ویچرها، کر مورهن، ببرد. در این مسیر طوفانی آنها با روستایی متروکه مواجه میشوند، پس گرالت تصمیم میگیرد تا به دیدار دوست قدیمیاش، نیولن، که در همان نزدیکی زندگی میکند برود، دوستی که بهزودی متوجه میشوند نفرین شده و حالا ظاهری مانند هیولاها دارد. در خانهٔ او سیری با موجودی به شکل زنی جوان که ورینا نام دارد آشنا میشود. گرالت نیز به بررسی بیشتر روستا میپردازد، تا اینکه متوجه میشود یک بروکسا (خونآشامی با جیغی قدرتمند و قابلیت پرواز کردن) دلیل متروکه شدن روستاست. به خانه برمیگردد و بروکسا را میبیند که در حال نوشیدن خون نیولن است. نبردی میان آنها شکل میگیرد که با مرگ ورینا به پایان میرسد، پس از مرگ او نیز نفرین نیولن برداشته میشود. نیولن میگوید که خودش به ورینا اجازه میداده تا از خونش بنوشد، زیرا عاشق او بوده و به همین دلیل نیز حملههایش به روستاییها را نادیده گرفته است. نیولن همچنین به این موضوع اعتراف میکند که دلیل نفرین شدنش تجاوز به کاهنهٔ فرقه کورم آترا بوده، سپس به گرالت التماس میکند تا او را بکُشد، اما گرالت نادیدهاش میگیرد و به او میگوید خودش این کار را انجام دهد. در همین حین در آرتوزا، تسایا، کهیر را شکنجه میکند تا اطلاعاتی از نیلفگارد به دست آورد. فرینجیلا نیز ینفر را گروگان گرفته و به سمت سینترا حرکت میکنند، اما به صورت غافلگیرکنندهای مورد حمله قرار میگیرند.