در این مقاله سه آرزوی گرالت را که در داستان کوتاه آخرین آرزو برآورده شدند بررسی می‌کنیم، به همراه بررسی فرضیه‌ها و مقایسهٔ آرزوها در کتاب و سریال.
آرزوی اول
گرالت آرزوی کمی آرامش می‌کند و به همین دلیل جن به یسکیر صدمه می‌زند. در کتاب اما این آرزو کاملا متفاوت است، گرالت برای دفاع کردن از یسکیر در مقابل جن آرزو می‌کند که جن برود و ترتیب خودش را بدهد.
.Get out of here and go fuck yourself
آرزوی دوم
گرالت که از دست یکی از سربازان ریند عصبانی بود آرزو می‌کند او منفجر شود!
آرزوی سوم
هیچ‌کس به جز خود گرالت دقیقا نمی‌داند که آرزوی سوم او چه بود، آندژی ساپکوفسکی در اینجا می‌خواهد تا خود خوانندهٔ کتاب تصمیم بگیرد و تصور کند که آرزوی سوم گرالت چه بود، تنها چیزی که ما می‌دانیم این است که این آرزو باعث می‌شود جن دیگر کاری با گرالت و ینفر نداشته باشد و به طریقی سرنوشت و زندگی آن‌ها را نیز به یکدیگر متصل می‌کند.
در ادامه چهار فرضیهٔ محبوبی که در بین طرفداران ویچر در مورد آرزوی سوم گرالت وجود دارد را بررسی می‌کنیم:
گرالت و ینفر بچه‌دار شوند و تشکیل خانواده دهند
این فرضیه ممکن است کمی عجیب به نظر برسد اما اگر به آن فکر کرد متوجه می‌شوید که در واقع آرزوی هوشمندانه‌ای است زیرا جن برای برآورده کردن آن دیگر نمی‌تواند به گرالت و ینفر صدمه بزند و همچنین باعث وابسته شدن گرالت و ینفر به یکدیگر می‌شود. البته بعدها آندژی ساپکوفسکی این فرضیه را در یک مصاحبه رد کرد.
فرضیه‌ای بسیار محبوب اما تقریبا غیرممکن به دو دلیل: یک با شناختی که از گرالت داریم او هرگز خودش را به کسی تحمیل نمی‌کند چه برسد این‌که او را مجبور کند عاشقش شود، این کار دقیقا برخلاف کد اخلاقی گرالت است. دلیل دوم نیز این است که این آرزو باعث نمی‌شود تا جن که بسیار از دست ینفر و گرالت عصبانی بود تصمیم بگیرد آن‌ها را رها کند و از آنجا برود.
ینفر فراموش کند که یک گوژپشت بوده است
افرادی نیز باور دارند که گرالت قبل از آرزوی سومش به این موضوع فکر می‌کرده اما این فرضیه نیز غیرممکن است صحیح باشد یک به همان دلیلی که بالا گفتیم، این‌که باعث نمی‌شود تا جن از کُشتن آن‌ها منصرف شود و دوم نیز این‌که در ادامه مشخص می‌شود ینفر هنوز بچگی و گوژپشت بودنش را به خاطر می‌آورد.
گرالت و ینفر همیشه با هم باشند و با هم نیز بمیرند
یک فرضیهٔ محبوب دیگر که احتمال درست بودنش کم نیست، این آرزو باعث می‌شود که جن دیگر نتواند ینفر را بکُشد و همچنین باعث وابستگی گرالت و ینفر به یکدیگر می‌شود. در بازی ویچر 3 نیز گرالت اعتراف می‌کند آرزوی سومش این بوده که او و ینفر همیشه با هم باشند.