در قرن یازدهم قلعهٔ کر مورهن به دست افراد مرموزی که احتمالا الف بودند ساخته شد. گرگها که در شمال و درهٔ مورهن زندگی میکردند، قلعه را زمانی که کسی آنجا حضور نداشت تصاحب کردند. در دوران اوجش، مکتب گرگ یکی از شناختهشدهترین مکاتب بود و ویچرهای این مکتب به حرفهای و قابل اعتماد بودن معروف بودند.
این صفحه ممکن است حاوی اسپویل از کتابها یا اقتباسهای آنها باشد!
وضعیت | منقرض شده |
مقر | کر مورهن |
مکان | هرچ |
رهبران | بارمین رن وزمیر |
اعضای مهم | گرالت از ریویا اسکل لمبرت |
مکان خدمت | کانتیننت |
تاریخچه
در نیمهٔ دوم قرن دوازدهم، گروهی از جادوگران و کشیشها حملهٔ سختی به کر مورهن کردند که به مرگ اکثر ویچرهای این مکتب منجر شد و بدتر از آن دانش تولید ویچرهای دیگر نیز همراه با آنها از بین رفت. تنها تعداد کمی از گرگها از این قتلعام زنده ماندند، آنها کر مورهن را رها کردند و به کِیدوِن رفتند تا به ویچرهای مکتب گربه بپیوندند.
ردوویت دوم، پادشاه کِیدوِن در آن زمان، ملحق شدن ویچرهای مکتب گرگ به گربه و زیاد شدن تعداد آنها را تهدیدی برای قلمروی خود میدانست. او با ویچرهای مکتب گربه آشنا بود و میدانست که اکثر آنها قاتل هستند و در ازای تعدادی سکه برادران خودشان را نیز میکشند، و توانست با کمک جادوگران به راحتی آنها را بر علیه ویچرهای مکتب گرگ کند.
حین برگزاری مسابقات ویچرها که خود ردوویت دوم ترتیب داده بود، گروهی از ویچرهای مکتب گربه به گرگها که هیچ اطلاعی از خیانت نداشتند حمله کردند و همان تعداد اندک باقیمانده را نیز به قتل رساندند. پس از اینکه اکثر گرگها کشته شدند، ردوویت دوم به سربازانش دستور داد به گربهها حمله کنند.
پس از این دو قتلعام، تنها ویچر قدیمی زنده مانده از مکتب گرگ، وزمیر بود، او به همراه تعدادی از شاگردان جوانش در سال 1260 دوباره به کر مورهن برگشتند، و مدتی بعد کوئن از مکتب گریفین به آنها ملحق شد.
گالری
2 دیدگاه
Anna of Riviaمشارکتکننده
خب…منم تو مکتب گرگ بودم لابد.هیچی یادم نمیاد :)))
white 1مشارکتکننده
site awli darin mrc ♥♥♥♥♥