فولتست پادشاه تمریا، شاهزاده سادن، حاکم پونتاریا و ماهاکم و همچنین محافظ ارشد بروژ و الندر بود. او پسر پادشاه مِدل و از طرف مادرش ملکه سانسیا از سادن عضوی از سلسله تمریان به شمار می رفت.
ارتباط سلطنتی سانسیا با سادن باعث تبدیل پادشاهی به یک دولت خراجگزار شد و اکهارد پس از مرگ گوترام پرداخت باج به تمریا را آغاز کرد. شورای سلطنتی پادشاه شامل جادوگرانی نظیر تریس مریگولد، کیرا متز، فرکارت از سیداریس، ویلمرِ کشیش، برانیبور و هروارد از الندر بود.
این صفحه ممکن است حاوی اسپویل از کتابها یا اقتباسهای آنها باشد!
نام مستعار | هروبوست |
رنگ مو | قرمز (کتاب) قهوهای (بازی) |
رنگ چشم | قهوهای (بازی) |
نژاد | انسان |
جنسیت | مذکر |
ملیت | تمریا |
مقام | پادشاه تمریا شاهزاده سادن حاکم پونتاریا و ماهاکم ارباب الندر محافظ ارشد بروژ، انگرن و ریوردل |
خانواده | سلسله تمریان |
والدین | مِدل (پدر) سانسیا (مادر) |
معشوقه | آدای تمریا (خواهر / معشوقه) ماریا لوئیزا لا والت (معشوقه) |
فرزند | آدای سفید (دختر) آناییس لا والت (دختر) بوسی لا والت (پسر) |
نسبت فامیلی | آدای تمریا (خواهر) اکهارد (دایی) میو (عمو زادهٔ دور) جرکاست از مانیبور (عمو زادهٔ دور) پریماسالوس دون استسا (عمو زادهٔ دور) |
زندگینامه
فولتست پادشاهی خردمند و خوشقیافه بود. مانند پادشاه قبلی، علاقه زیادی به پدربزرگش، هیوگو از ریویا نداشت. وی پس از دستیابی به تاجوتخت تمریا، خواستار برداشتن پرتره هیوگو از اتاق تاجوتخت شد و عادت داشت هیوگو را در شجرهنامه خانوادگی در نظر نگیرد. فولتست از جد بزرگ خود، گریفین تحسین و تمجید فراوانی میکرد و معروف بود که در مورد مادربزرگ بیانونو و جدش کلاریسا به بزرگی یاد کند. او تمایل داشت از هرگونه سوال در مورد نسب خانواده طفره رود.
با وجود مجرد بودن، شایعات زیادی حول روابط عاشقانهاش بین مردم میچرخید. از همان کودکی شاهزاده رسوایی بزرگی را در دربار سلطنتی به خاطر رابطه با خواهرش آدا به بار آورد. وی پس از رسیدن به سلطنت خواستار ازدواج با آدا و تبدیل کردن او به ملکهٔ خود بود که این باعث رنجش ویزیمیر دوم پادشاه ردینیا شد، زیرا او ترتیب ازدواج فولتست با دخترش دالیمیرا را داده بود. با این حال، آدا بلافاصله پس از تولد دخترشان درگذشت و ازدواج به سرانجامی نرسید. کودک نفرین شده (احتمالا توسط اوستریت، عضو دربار که عاشق آدا بود یا شاید هم توسط مادر فولتست و آدا، سانسیا) اندکی پس از تولد درگذشت یا به نظر میرسید اینگونه باشد، هفت سال بعد در فرم یک استریگا ظاهر شد. هیولا چنان خطرناک بود که فولتست مجبور شد محل زندگی خود را به جای دیگری منتقل کند. این جانور، تهدیدی برای همهٔ شهروندان ساکن در نزدیکیاش باقی ماند. فولتست و مشاورانش بسیاری از جادوگران یا افراد خبره را احضار کردند. در حالی که اکثر آنها فقط روشهای مختلف برای کُشتن هیولا ارائه می دادند، یکی از آنها درباره یک مراسم ممکن گفت که می تواند نفرین را بیاثر کند: خوابیدن در داخل تابوت استریگا تا سومین بانگ خروس. از آنجا که هیچکس در آن زمان نتوانست در انجام این مراسم موفق شود، فولتست، استریگا را زنده نگه داشت در حالی که به دنبال جادوگرانی که ممکن است بدانند چگونه نفرین را بیاثر کنند، می فرستاد.
برداشتن نفرین آدا
یک روز، ویچر ریویایی، گرالت را پیش فولتست بردند زیرا او معتقد بود که میتواند نفرین آدا را بردارد. آنها در مورد قرارداد بحث کردند و پاداش 3000 اورن را ترتیب دادند. گرچه آنها گزینههای دیگری را که گرالت میتوانست انتخاب کند، مانند کُشتن استریگا را در نظر گرفتند ولی فولتست از گرالت خواهش کرد که با گزینه درمان پیش برود.
بعدا فولتست به دیدار گرالت رفت و دربارهٔ سه مورد حرف زدند: ویچر برای برداشتن نفرین چه پروسهای را باید پشت سر بگذارد، در صورت نیاز برای دفاع از جانش چه کاری انجام دهد و اگر آدا زنده ماند وضعیتش چگونه خواهد بود. گرالت توضیح داد که چگونه نفرین را بر میدارد، سپس راهی ویزیما و در انجام کارش موفق شد. (برای اطلاعات بیشتر داستان کوتاه ویچر را بخوانید).
رابطهٔ بین فولتست و خواهرش باعث شد صلاحیتش برای ازدواج سلطنتی زیر سوال برود چرا که هر پیوندی با او آلوده به رسوایی میشد. با این حال، فولتست برای مدتی طولانی راه تجرد را پیش نگرفت. در طول جنگ شمالی دوم، او مخفیانه عاشق ماریا لوئیزا لا والت بود. شایعات زیادی وجود داشت که هر دو فرزند کوچک او، بوسی و آناییس، فرزندان همسر پیرش نیستند بلکه فرزندان فولتست هستند. آدای سفید رسما به عنوان جانشین تاجوتخت تمریا شناخته شد گرچه نقص و معلولیتش به وضوح آشکار بود.
فولتست و پادشاه دِماوند سوم در مقابل ارتش نیلفگارد در جنگ دوم با یکدیگر متحد شدند و امیر وار امریس نیز این چالش را مقابله به مثل کرد. در پایان درگیریها نیز از مذاکرهکنندگان اصلی پیمان صلح سینترا بود.