مدت زیادی تا انتشار ویچر: کابوس گرگ در تاریخ 23 آگوست (1 شهریور) باقینمانده، به همین دلیل در این روزها شاهد انتشار تصاویر، تیزر، تریلر و… زیادی از این انیمهٔ سینمایی هستیم. در این مقاله به تحلیل و بررسی فریم به فریم تریلر و همچنین برخی تصاویر جدید کابوس گرگ پرداختیم.
قبل از خواندن مقاله باید حتما این تریلر را دیده باشید.
تریلر نیز با زیرنویس فارسی در همین صفحه قرار دارد.
بچگی وزمیر و نحوهٔ تبدیل شدن او به یک ویچر را در آزمون علفها خواهیم دید
تریلر با تمرکز بر روی وزمیر جوان آغاز میشود، در خلاصه داستان فیلم آمده: سالها قبل از گرالت، وزمیر ماجراجوییهایش به عنوان یک ویچر را آغاز میکند، پس از اینکه دگلن اسرار آمیز او را توسط حق غافلگیری به دست میآورد. پس به احتمال زیاد فیلم نیز همینگونه و با دگلن آغاز میشود که پس از اتفاقاتی وزمیر را به دست میآورد؛ و چیزی که در آغاز تریلر میبینیم دقیقا پس از آن در کر مورهن اتفاق میافتد، وزمیر به کر مورهن رفته و فرآیند تبدیل شدنش به یک ویچر آغاز میشود.
وزمیر در حال آغاز آزمون علفها؛ ویچرها به او معجونی میدهند که در فریم بعدی مشخص است.
در کر مورهن، پسران جوان تحت آموزشهای زیادی قرار میگرفتند، مانند تمرین مبارزه و یادگیری در مورد هیولاهایی که در کانتیننت پرسه میزنند. این تمرینات در نهایت با مراسمی به نام آزمون علفها پایان مییافت؛ در این آزمون به آنها معجونهای سری و سمی مختلفی داده میشد که آنها را تبدیل به ماشینهای کُشتار قدرتمند و چابکی میکرد. اما همه از آزمون علفها جان سالم به در نمیبرند، متاسفانه گفته میشود از هر 10 پسری که آزمون علفها را پشت سر میگذراند معمولا 6 یا 7 نفر آنها جان خود را از دست میدهند. در فریم بالا چندین مرد و زن را میبینیم که در حال اجرای آزمون علفها هستند، ممکن است آنها جادوگرانی باشند که زمانی در به وجود آوردن ویچرها نقش داشتند.
معجون سمیای که به وزمیر داده میشود و او را تبدیل به شکارچی هیولایی کاربلد میکند.
نتیجهٔ آزمون علفها اصلا زیبا نیست.
دگلن، ویچری که وزمیر را به کر مورهن میبرد.
دوست وزمیر بسیار در مورد آزمون علفها نگران است و حق هم دارد که نگران باشد.
وزمیر در حال آرام کردن دوستش قبل از ورود به آزمون علفها.
در تریلر به خوبی آزمایشگاهی که پسرهای جوان در آن وارد آزمون علفها میشوند نشان داده میشود و حتی در یک فریم وزمیر را میبینیم که معجونی مینوشد. ما همچنین صحبتهای وزمیر و دوستش در مورد زندگی ویچرها را میشنویم.
دوست وزمیر میگوید: «اونها مسموممون میکنن. میکُشنمون، بعد برمون میگردونن، اما دیگه معمولی نیستیم.» سپس وزمیر جواب میدهد: «منم میترسم. بعد به این فکر میکنم، بهزودی، از خیلیها قویتر میشم و دیگه هیچی نمیخوام. دیگه هرگز نمیترسم.» این پاسخ نشان میدهد که وزمیر چهقدر برای تبدیل شدن به یک ویچر مصمم است.
وزمیر ماجراجوییهایش به عنوان یک ویچر را درون کابوسی که احتمالا به خاطر تب باشد آغاز میکند
تدوین تریلر اینگونه نشان میدهد که پس از آزمون علفها وزمیر در مردابی بههوش میآید.
با اینکه آزمون علفها بسیار دشوار است و مطمئن نیستیم دوست وزمیر توانسته باشد زنده بماند، اما وزمیر در نهایت موفق میشود آزمون را کامل کند. تریلر اینگونه نشان میدهد که پس از نوشیدن معجون او بیهوش شده و درون مردابی بههوش میآید، همراه با یک مدالیون ویچر بر گردنش.
وزمیر حیرتزده از اینکه یک مدالیون ویچر بر گردنش است.
مدالیون مکتب گرگ و دقیقا مشابه مدالیون گرالت. در ادامه این مدالیون را دوباره نیز میبینیم، در حالی که صدمه دیده است.
مطمئن نیستیم که این فریم واقعی یا یکی دیگر از توهمات وزمیر حین آزمون علفهاست. در هر صورت، این فریم باید مربوط به لحظهای باشد که وزمیر تبدیل به یک ویچر شده. در ادامهٔ تریلر فریم کوتاه دیگری نیز میبینیم که مربوط به این سکانس است، جایی که هیولایی از مرداب بیرون آمده و با وزمیر جوان روبهرو میشود. سپس وزمیر را در حال بازگشت به کر مورهن از مسیری برفی میبینیم (این نیز میتواند توهم دیگری باشد) و در نهایت تریلر به وزمیر مسن و مطمئنتر کات میکند.
وزمیر راه خود را از میان طوفانی برفی به سمت کر مورهن پیدا میکند.
این نیز توهمی حاصل از آزمون علفهاست یا مربوط به سکانسی کاملا متفاوت؟
وزمیر چه چیزی میبیند که این واکنش را نشان میدهد؟
کات به سالها بعد و دیدن وزمیر مسن و با اعتماد به نفستر.
وزمیر پس از نوشیدن یکی از معجونهایش، آماده برای مبارزه.
وزمیر که توسط هیولایی گیر افتاده سعی میکند از نشان ایگنی استفاده کند.
پس از تبدیل شدن وزمیر به یک ویچر، تمرکز تریلر معطوف ماجراجوییهای این ویچر جوان میشود، به خصوص ماجراجوییهایی که در آنها با شخصیت جدید و جذاب مجموعه یعنی تترا گیلکرست همراه است.
معرفی شدن تترا گیلکرست، بانو زربست و دربار کِیدوِن
به نظر میرسد تترا نه تنها جادوگر بلکه کماندار باتجربهای نیز است.
تریلر با این حرف آغاز میشود: «میدونی که ویچرها چطوری تولید میشن؟»
زنی که این سوال را میپرسد تترا گیلکرست است، شخصیت جدیدی که احتمالا پس از انتشار کابوس گرگ تبدیل به یکی از شخصیتهای محبوب طرفداران ویچر خواهد شد. دانش تترا در مورد به وجود آمدن ویچرها میتواند گویای این باشد که او نیز یکی از جادوگرانی بوده که در خلق کردن ویچرها نقش داشتند. در تریلر شاتهای زیادی از تترا و استفاده کردنش از جادو را میبینیم.
دقیقا نمیدانیم تترا در حال اجرای چه جادویی است، اما قدرتمند به نظر میرسد.
چشمان تترا در حال درخشیدن، تا اینجا عوارض استفاده از جادو را ندیدیم.
شخصیت مهم دیگری که در این تریلر معرفی میشود بانو زربست است، تترا را در کنار او به صورت خصوصی و همچنین در دربار میبینیم و با اینکه در تصویر اول او و بانو زربست به نظر صمیمی میرسیدند، اما در دربار به نظر میرسد تنشی میان آنها وجود دارد.
قلعهای که به احتمال زیاد در آرد کاریگ پایتخت کِیدوِن است، که به آن در تریلر نیز اشاره شد.
بانو زربست در کنار تترا، در حال نوشیدن چای.
تترا در سکانس دربار به نظر از دست بانو زربست عصبانی است.
بانو زربست نیز چندان خوشحال نیست.
تترا و بانو زربست در حال نگاه کردن به پادشاه.
اولین نگاه به پادشاهی که با او در کابوس گرگ آشنا خواهیم شد.
تصویر همان پادشاه را بر روی سکهٔ طلای وزمیر دیدیم.
صحبت از سکانس دربار شد، اینجا احتمالا مکانی است که در آن با پادشاه کابوس گرگ آشنا خواهیم شد و او به احتمال زیاد پادشاه کِیدوِن است (کشوری کوهستانی که کر مورهن در آن قرار دارد). در تریلر پادشاه میپرسد: «داری میگی که ویچرها پشت این حملات بودن؟» این جمله یکی از خطهای داستانی اصلی کابوس گرگ را معرفی میکند، همان خط داستانیای که تترا و وزمیر را با یکدیگر آشنا میکند.
تترا و وزمیر در مورد هیولایی بسیار بیرحم تحقیق میکنند
رابطهٔ بین تترا و وزمیر بسیار جذاب به نظر میرسد.
بخش اصلی داستان فیلم حول قتلهای وحشیانهای که در اطراف آرد کاریگ، پایتخت کِیدوِن اتفاق میافتند جریان دارد که هیولاهای بیرحمی پشت آنها هستند. به نظر میرسد یکی از آنها لشی (لشن در بازیها) و دیگری هیولایی شبیه بروکسا است. آنها باعث همراهی دو شخصیت اصلی فیلم با یکدیگر میشوند.
دیداری مخفیانه بین بانو زربست و وزمیر که او را برای ماجراجویی جدیدش راهی میکند.
بانو زربست به وزمیر در مورد لشی میگوید.
وزمیر به نظر نگران میرسد و فکر میکنیم میدانیم چرا.
«هر چیزی که در حال به قتل رسوندن مردممون در جنگلهای بیرون آرد کاریگه رو بکُش.» دستور بانو زربست به وزمیر در دیدار مخفیانهای که با یکدیگر دارند. این ادامهای بر سکانس دربار است که در آن پادشاه به این موضوع اشاره کرد ممکن است ویچرها پشت این حملات باشند نه هیولاها. بانو زربست که در توضیحات شخصیتش گفته شده حامی سرسخت ویچرهاست نیز از نفرتی که بر علیه ویچرها گسترش پیدا میکند با خبر است و میخواهد این مشکل هر چه سریعتر حل شود. به همین دلیل این قرارداد را به وزمیر داده و او را با تترا همراه میکند. «همراهت یک شاپرون هم میبری.»
به نظر میرسد تترا و وزمیر رابطهای طنز آمیز و جالب دارند، در یکی از سکانسها وزمیر به تترا میگوید: «من قصد ندارم نقش راهنمای شما رو بازی کنم، جادوگر.» او تترا را دستِکم گرفته و فکر نمیکند او بتواند در این سفر کمکی کند، اما سریعا متوجه اشتباهش میشود. تترا میگوید: «من این جنگلها رو میشناسم.» و او همچنین میداند که چطور مبارزه کند.
اولین مبارزهٔ تترا و وزمیر در خرابهای برفی
در مسیرشان برای بررسی قتلها، تترا و وزمیر به خرابهای قدیمی که توسط الفها ساخته شده میرسند و زوجی دیگر را پیدا میکنند که به نظر میرسد دو گونهٔ متفاوت از خونآشامها باشند. سمت چپ ظاهری انساننما دارد و مونث است که میتواند یک بروکسا باشد. در سمت راست نیز خونآشامی را در حالت اصلی و خفاشگونهاش میبینیم.
تترا و وزمیر برای مبارزه آماده میشوند.
جانور بالدار به سمت آنها پرواز میکند.
وزمیر نیز به سمت او هجوم میبرد.
به نظر میرسد این اولین چالشی است که تترا و وزمیر در مسیرشان با آن روبهرو شده و باید از سر راهشان بردارند و پس از آن نیز وزمیر متوجه قدرت تترا میشود. در تریلر و تصاویر جدید بارها وزمیر را میبینیم که با شمشیر نقره و نشان ایگنی به هیولا حمله میکند. اما به نظر میرسد در نهایت این تترا بوده که با جادویش هیولاها را شکست داده. هیولای انساننما احتمالا اینجا نمیمیرد، از آنجایی که او را در ادامهٔ تریلر دوباره نیز میبینیم.
وزمیر با شمشیر نقرهاش به هیولا حمله میکند.
وزمیر در حال اجرای نشان ایگنی.
تترا در حال اجرای جادویی قدرتمند.
جادوی تترا باعث انفجاری بزرگ و آبیرنگ میشود.
به نظر میرسد این نبرد در نهایت باعث ریزش بهمن میشود.
تترا را در حال اجرای جادویی قدرتمند حین مبارزه میبینیم، که وزمیر پس از آن میگوید: «ممکنه یکم دستِکم گرفته بودمت. فقط یکم.» در شاتی دیگر از این سکانس، انفجاری در کوه نزدیک رخ میدهد که باعث ریزش بهمن میشود. این میتواند به دلیل جادوی تترا باشد، یا کاری که یکی از هیولاها انجام میدهد.
تترا و وزمیر در کنار آتش استراحت میکنند
تترا با استفاده از جادو در حال ساخت آتشی است که در کنار آن استراحت کنند.
سکانس بعدی دو قهرمان ما را نشان میدهد که میخواهند استراحتی کوتاه کنند. پس از مبارزه در کنار یکدیگر و آشنایی بیشتر با هم و تواناییهایی که دارند. در مسیرشان تترا با جادویش آتشی روشن میکند و آنها مشغول خوردن میشوند. بخشی از این سکانس را در تیزر نیز دیده بودیم.
تترا و وزمیر در حال خوردن خرگوش برای شام.
«خب، قول تو چهقدر ارزش داره، وزمیر؟» تترا از ویچر میپرسد. او پاسخ میدهد: «ببین، من یه شکارچی هیولام. هر قراردادی یه قیمتی داره.» تترا با گفتن «ویچرها تو زمینه قیمت متخصص هستن.» به او طعنه میزند و در نهایت وزمیر میگوید: «باید برندمون رو حفظ کنیم.»
تحقیق در مورد قتلها
تترا در حال بررسی برخی از اجسادی که هیولا بهجا گذاشته.
قتلهایی بیرحمانه در نزدیکی روستایی در آرد کاریگ و دلیل وقوع آنها راز اصلی کابوس گرگ خواهند بود. و با اینکه نمیتوانیم تعداد اجساد را در فریم بالا ببینیم اما میتوان گفت که هیولا آنها را خشک و پوسیده کرده که میتواند گویای این باشد با یک لشی طرفیم، هیولایی که تا به حال او را چندینبار در تیزر و همین تریلر دیدهایم.
حملهٔ لشی به کالسکهای در شب.
لشی به صورت وحشیانهای قربانیاش را با ریشههایش به قتل میرساند.
دست خونی قربانی لشی که بر روی زمین میافتد.
شورانر سریال ویچر، لورن اشمیت هیسریک در موشکافی تیزر کابوس گرگ در مورد این هیولا گفته بود: «ما یک لشی در فصل دوم داریم، اما این لشی با اون متفاوته. این یه نکتهٔ جالب و اسرار آمیز برای طرفداران میتونه باشه، اینکه چرا دو نوع لشی متفاوت وجود داره.»
وزمیر در حال مبارزه با لشی. آیا این همان شب فریم قبلی است یا در ادامهٔ فیلم اتفاق میافتد؟
لشی در کابوس گرگ. آیا او شرور اصلی فیلم است؟
در تریلر لشی را بدون شنلش نیز میبینیم.
وزمیر در مبارزه با لشی یکی از ریشههایش را قطع میکند.
وزمیر از نشان دیگری (احتمالا آرد) برای به عقب راندن لشی استفاده میکند.
جانور توسط نشان ویچر به عقب پرتاب میشود.
گزینهٔ دوم هیولایی است که قبلا نیز در موردش توضیح دادیم، خونآشام انساننما. او را در خرابهها دیدیم که به هیولای دیگری دستور میداد و حالا او را برای بار دوم در مردابی ترسناک میبینیم. اینجا نیز به نظر میرسد او در حال دستور دادن و رهبری هیولاهای دیگری است، مانند: حشراتی بزرگ، موجود بالدار دیگری و حتی ارواح.
آیا این هیولا مسبب قتلهای کِیدوِن است؟ او به نظر میرسد رهبر هیولاهای دیگر است.
هیولای انساننما حشرهای غولپیکر و موجود بالدار دیگری که یکی از آنها را قبلتر دیده بودیم احضار میکند.
احتمالا در همان مرداب، موجود انساننما که شباهت زیادی به یک بروکسا دارد این ارواح را نیز رهبری میکند.
در ادامه ارواح کمرنگ و شفافی را میبینیم که احتمالا در همان مرداب یا سکانسی کاملا متفاوت هستند. اما اگر در همان مرداب باشند احتمالا بروکسا حتی به این ارواح نیز دستور میدهد.
هیولای روحمانند به بچهای وحشتزده حمله میکند.
هیولا بچه را گرفته و به سمت بالا پرواز میکند، سپس با انفجار انرژیای ناپدید میشود.
بچهٔ بیچاره به دلیل انفجار تکهتکه میشود، که نشان میدهد کابوس گرگ همانطور که گفته شده فیلمی به شدت دارک و خونآلود است.
هر چه که باشد، لشی، بروکسا یا چیزی کاملا متفاوت، ما برای فهمیدن راز قتلهای کِیدوِن در کابوس گرگ بسیار هیجانزدهایم.
فراز و فرود کر مورهن
داستان کابوس گرگ در دورانی کاملا متفاوت نسبت به سریال اصلی جریان دارد؛ با توجه به اینکه نتفلیکس سال تولد وزمیر را 1095 اعلام کرده، پس میتوان به این نتیجه رسید داستان کابوس گرگ حدود 168 سال قبلتر از زمانی جریان دارد که گرالت و سیری در قسمت هشتم سریال یکدیگر را در جنگلهای سادن پیدا میکنند.
در ابتدای این فیلم کر مورهن را میبینیم که کاملا متفاوت با چیزی است که در کتابها خواندهایم یا در بازیها دیدهایم (و بهزودی در فصل دوم سریال ویچر خواهیم دید).
وزمیر در حال تماشای مدالیونهایی که از درختی درون کر مورهن آویزان شدهاند.
این درخت مکانی است که ویچرها مدالیونهای برادرهایشان را آویزان میکنند، برادرانی که دیگر زنده نیستند.
پس یکی از نمادینترین مکانها در کانتیننت، کر مورهن همیشه یک خرابه نبوده. قبل از اینکه توسط گروهی از افراد خشمگین و متنفر از ویچرها خراب شود، کر مورهن قلعهای مناسب و خانهای برای ویچرهای زیادی بود. کابوس گرگ با این ورژن از کر مورهن آغاز شده، اما فیلم همچنین داستان سقوط قلعه را نیز میگوید.
وزمیر و دگلن در آزمایشگاه کر مورهن در حال صحبت کردن.
دگلن به نظر میرسد زخم خورده و یک چشمش را از دست داده. چیزهایی که در ابتدای تریلر آنها را نمیبینیم.
«تنها چیزی که جلوی مردم رو میگیره تا ما رو نکُشن…» دگلن میگوید. «جانوران ترسناکتری هستن که ما دور نگهشون میداریم.»
با توجه به اینکه کابوس گرگ فیلم نسبتا کوتاهی است، انتظار داریم خط داستانی متمرکزی داشته باشد. با این در ذهن، به نظر میرسد گروهی که به کر مورهن حمله میکنند باور دارند ویچرها پشت قتلهای کِیدوِن هستند (همانطور که پادشاه به آن اشاره میکند). شاید آنها فکر میکنند که ویچرها در حال فریب دادنشان هستند تا به آنها برای شکار هیولاهایی که واقعا وجود ندارند پول بدهند. و اگر واقعا اینگونه باشد پس باید گفت که ماموریت تترا و وزمیر موفقیتآمیز نبوده است.
وزمیر، دگلن، بانو زربست و ویچری دیگر (به نظر میرسد همانی باشد که در سکانس آزمون علفها نیز حضور داشت) در حال تماشای یورش گروهی به سمت کر مورهن.
گروهی که به کر مورهن حمله میکنند.
دگلن اصلا خوشحال نیست.
در پایان تریلر، وزمیر به ویچرهای درون کر مورهن میگوید: «ویچرها، با من!» پس از آن باقی ویچرها وزمیر را همراهی کرده و با یکدیگر نشانی را اجرا میکنند. این احتمالا مرتبط با نبرد پایانی فیلم است که به نظر میرسد در آن جمعیت زیادی از مردم، شوالیههای دشمن و احتمالا هیولای دیگری حضور خواهند داشت. بو دمایو، نویسندهٔ کابوس گرگ این نبرد را دیوانهکننده توصیف کرده است.
شوالیههای ناشناسی که به کر مورهن حمله کردهاند.
وزمیر و دگلن در حال مبارزه با آنها.
وزمیر با دو شمشیر به صورت همزمان هر دو شوالیه را میکُشد.
وزمیر برادران ویچرش را در حیاط کر مورهن جمع میکند.
این زمان خوبی برای یک سخنرانی الهامبخش است.
ویچرها وزمیر را همراهی کرده و با یکدیگر نشانی را اجرا میکنند.
حملهکنندگان در دردسر بزرگی افتادهاند.
انفجاری سبزرنگ و ورود هیولایی (لشی؟) به کر مورهن
انفجاری سبزرنگ در آزمایشگاه کر مورهن؟
احتمالا مرتبط با حمله به کر مورهن است، شایدم نه. ما حملهای جادویی به قلعهٔ ویچرها را در ادامه میبینیم. انفجاری سبزرنگ که ممکن است به دلیل موادی باشد که در آزمایشگاه وجود دارند (زیرا آنها نیز سبز بودند). در ادامه دری را میبینیم که به دلیل انفجار سبزرنگ دیگری از جا کنده میشود.
سپس، ما هیولایی را میبینیم که به کر مورهن حمله میکند. نمیتوانیم او را به خوبی ببینیم، اما شباهت زیادی به همان لشی دارد. لشی نیز چشمانی سبز داشت، پس انفجارها نیز میتوانند مرتبط با او و یکی از قدرتهایش باشند. از سویی دیگر، او میتواند هیولای دیگری نیز باشد، مانند همان هیولای بالداری که قبلتر دیدیم. به هر حال این هیولا چندین نفر را به صورت وحشیانهای در نزدیکی درخت کر مورهن میکُشد.
حضور الف مورد علاقهٔ همه در کابوس گرگ
فیلاوندرل، وزمیر که در وان است را سرزنش میکند.
شاید سورپرایزکنندهترین بخش تریلر دیدن حضور شخصیتی بود که او را در فصل اول سریال ویچر نیز دیدهایم. رهبر الفهای شورشی، فیلاوندرل (که صداگذاریاش را نیز همان بازیگر سریال، یعنی تام کنتون انجام داده است). فیلاوندرل در فصل دوم سریال ویچر نیز نقش مهمتری خواهد داشت.
وزمیر در حال لذت بردن از یک لیوان شراب در وان پس از یک روز کاری سخت.
فیلاوندرل از اخلاق و بیخیالی وزمیر خوشش نمیآید، اما طرفداران احتمالا به همین دلیل عاشق او خواهند شد.
در این سکانس نه تنها یک اشاره بلکه دو اشاره به سریال اصلی را میبینیم، فیلاوندرل و وان. «ببین، من یه شکارچی هیولام، فیل. لطف کردن و دوست هزینههام رو نمیدن.» فیلاوندرل میگوید: «اگه شما ویچرها واسه چیزی بیشتر از سکه زحمت میکشیدین…» که وزمیر میخندد و میگوید: «این خوشگذرونیها مجانی نیستن، فیلاوندرل.»
این الف طرفدار بزرگ ویچرها نیست.
در سکانسی دیگر با فیلاوندرل، الف بسیار عصبانیتر است و فریاد میزند: «شکار هیولاها برای سکه کافی نبود؟» جالب است که ببینیم فیلاوندرل چه نقشی در داستان فیلم دارد، اما به نظر میرسد او در خط داستانی اصلی نقشی ندارد.
مبارزه با گرگینهای بر روی پشتبام خانههای شهر
گرگینه زیر ماه قرمز و خونی زوزه میکشد.
لحظهٔ به یاد ماندنی دیگری در تریلر سکانس مبارزهٔ وزمیر با گرگینه بود. در حرکتی بهجا مبارزه بر روی پشتبامهای شهر زیر ماه خونین جریان دارد. به نظر میرسد گرگینه در حال فرار از وزمیر است که این را نشان میدهد ویچر دست بالاتر را در مبارزه دارد. با توجه به شباهتها و طراحیها به نظر ما این شهر همانجایی است که وزمیر و فیلاوندرل حضور داشتند و آن سکانس را پس از شکار گرگینه توسط وزمیر خواهیم دید.
گرگینه در حال فرار بر روی پشتبامهای شهر، احتمالا آرد کاریگ.
وزمیر در حال دنبال کردن گرگینه.
شاتی سینمایی و بسیار زیبا از وزمیر و گرگینه در آسمان.
برداشتهای دیگر
نگاه دیگری به وزمیر جوان. قبل یا بعد از اینکه توسط دگلن به کر مورهن میرود؟
مدالیون وزمیر که آسیب دیده و دو خط نسبتا بزرگ روی آن دیده میشود، احتمالا خواهیم دید که چگونه این اتفاق خواهد افتاد.
دو شخصیتی که وارد مبارزه میشوند. آیا آنها ویچر هستند؟
تختی سلطنتی که با آتشی آبیرنگ و جادویی احاطه شده است، آیا این یک تله است یا چیزی دیگر؟
شخصی روی تخت بسته شده و در سمت چپ بچهای را میبینیم، ممکن است او وزمیر و شخص سمت راست دگلن باشد؟
وزمیر از نشانی برای شکستن یخ روی دریاچه استفاده میکند.
به نظر میرسد او در حال محافظت از بانو زربست در مقابل چیزی است.
1 دیدگاه
Kiu
ممنون از بررسی خفنتون🤘🏾