ویچرهایی که از دزدی کردن ترسی نداشتند. بدون هیچ تردیدی برای به قتل رساندن دیگران پول میگرفتند. روانیهایی که مدالیونهایی با سر گربه به گردن داشتند و کُشتن سرگرمشان میکرد.
هارلن زارا، فصل طوفانها
آدم رو بسیار کنجکاو میکنه، ویچرها در سرزمین زنهای مبارز و اژدهای طلایی چه خواهند کرد؟
رودولف کزمر، بازی تختهای و نقشآفرینی ویچر
از آنجا میتوانستند خرابههای کر مورهن را در میان سنگها ببینند. ریزش سنگها باعث خرابی دیوارهای دفاعی شده بود اما دروازه و ستونهای بزرگ باقیمانده بودند.
خون الفها، صفحه 51
مکتب گریفین که با نام عقاب نیز شناخته میشود، یکی از مکاتب ویچرها واقع در کوویر و پوویس است، در کر سرن جایی که کوهستان به دریا میرسد. (بیشتر…)
آخرین دیدگاهها